۱۴۰۲.۰۸.۰۶

در سیصد و پنجاه و یکمین برنامه شب خاطره حوزه هنری که طبق روال معمول خود در نخستین پنجشنبه هر ماه برگزار می‌شود، به خاطرات شهید عباس رستمی، شهید کشتی‌گیر و مسئول کمپ اسرای عراقی پرداخته شد. همچنین در این رویداد از کتاب «هنوز برادرم هست» به قلم منصوره قنادیان که به خاطرات دوران زندگی شهید عباس رستمی پرداخته است رونمایی شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، در این مراسم که با حضور جمعی از خانواده‌های شهدا و همرزمان شهید در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد، محمد رستمی، برادر شهید عباس رستمی با اشاره به مردم‌دار بودن وی، خاطراتی از دوران نوجوانی و جوانی این شهید بیان کرد. همچنین در ادامه این مراسم ناصر شریفیان، سرتیپ علی‌اصغر کشاورز و فرهاد نویدی خاطراتی از دوران دفاع مقدس و نحوه به شهادت رسیدن این شهید بزرگوار بیان کردند.

نماز اول وقتش ترک نمی‌شد

سرتیپ علی‌اصغر کشاورز از دوستان شهید رستمی نیز با بیان خاطراتی درباره شهید از چاپ و انتشار کتاب «هنوز برادرم هست» قدردانی کرد و گفت: عباس خصوصیات خاصی داشت، نماز اول وقتش ترک نمی‌شد و همیشه دوشنبه و پنجشنبه‌های هر هفته را روزه بود. با اینکه با زبان روزه به تمرین می‌آمد اما کشتی‌گیر بسیار خوبی بود و با وزن ۵۲ کیلوگرم کشتی‌گیران ۶۸ کیلوگرم را زمین می‌زد.

شهید عباس رستمی روحیه پهلوانی داشت

فرهاد نویدی با بیان خاطره‌ای از شهید رستمی به روحیه پهلوانی او اشاره کرد و گفت: هر چه در مورد شهید ابراهیم هادی شنیدید من در مورد شهید رستمی دیدم. در روز شهادت شهید رستمی اتفاق عجیبی افتاد. در منطقه‌ای در کردستان که مرکز فرماندهی حزب دموکرات کردستان و منافقین بود به فرماندهی شهید رستمی عملیاتی انجام دادیم.

وی ادامه داد: منطقه صعب‌العبوری بود و روستایی سنگی در آنجا بود که پس از درگیری دستور عقب نشینی دادند. موقع عقب‌نشینی تلاش کردیم تا زخمی‌ها و مجروحین را با خود برگردانیم که با گروهی از مردم روستایی روبرو شدیم که چند اسب و قاطر همراه داشتند. از آنها کمک خواستیم به ما اسب بدهند تا زخمی‌ها را به عقب برگردانیم.

نویدی ادامه داد: مردی جوان در میان روستاییان بود که از مهارت خاصی برخوردار بود. نمی‌دانم از کجا نام من را می‌دانست؛ شاید میان صحبت‌های ما با دیگر رزمنده‌ها اسمم را یاد گرفته بود اما برادری‌اش را به ما ثابت کرد. با خلوص نیت ما را برادر خطاب می‌کرد و برای سوار کردن زخمی‌ها به اسب همین مرد روستایی به ما خیلی کمک کرد و خیلی خوب منطقه را می‌شناخت. حتی می‌دانست در کدام مناطق در تیررس نیستیم. این مرد روستایی ما را تا بیمارستانی در آن اطراف رساند و رفت.

نویدی در ادامه گفت: صبح فردای آن روز اعلام کردند دو شهید از منطقه بوکان آوردند، برای شناسایی که رفتیم یکی از آن دو شهید، شهید عباس رستمی بود، پرسیدم چه کسی آنها را به اینجا رساند، دیدم همان مرد روستایی که روز گذشته کمک‌مان کرد این شهدا را به دست ما رسانده بود.

دینش را به مردم و وطنش ادا کرد

محمد رستمی، برادر شهید نیز اظهار داشت: ابتدا از فدراسیون کشتی تقدیر و تشکر می‌کنم، ارادت خاصی به کشتی‌گیران و شهدا دارم و واقعا خدا خیرتان بدهد. اخوی بنده راضی نبود که اسمی از او برده شود و دوست داشت در گمنامی باشد، بوی شهادت را از او حس می‌کردم و در نهایت در ۳۱ خردادماه ۱۳۶۳ به درجه شهادت رسید.

رستمی خاطرنشان کرد: عباس بسیار خوب بود. شاید اگر الان بود یک قهرمان پیشکسوت، مربی یا یک مدیر لایق بود اما او راه دیگری را انتخاب کرد و دینش را به مردم و وطنش ادا کرد.

 شهید عباس رستمی زندگی و شخصیت جذابی داشت

منصوره قنادیان نویسنده کتاب «هنوز برادرم هست» نیز پیش از رونمایی کتاب در این برنامه از شب خاطره گفت: راوی کتاب محمد رستمی؛ برادر شهید عباس رستمی است؛ ماجرا از تولد و دوره کودکی‌ این دو برادر دوقلو شروع می‌شود. در کتاب شرحی از شیطنت‌ها و ماجراهایی را که در سال‌های کودکی و نوجوانی پشت سر می‌گذارند، می‌خوانید اما نکته‌ای که برای خودم جالب بود، ماجراهایی است که محمد درباره خاطرات مشترک‌شان گفت؛ از خاطرات مدرسه رفتن و حتی دستفروشی کردن. آنها خیلی فعال بودند. محمد برای من شرح داد که چطور عباس سر از جبهه درمی‌آورد.

قنادیان در پایان با بیان اینکه شرح فراق یکی از وجوه بارز در روایتی است که در کتاب می‌خوانید، گفت: این دو برادر وابستگی عاطفی زیادی به یکدیگر داشته‌اند.: دلیل انتخاب این موضوع جذابیت شخصیت و زندگی شهید رستمی بود. پیش از نوشتن این کتاب، فقط از شهدای مدافع حرم نوشته بودم اما وقتی فهمیدم شهید عباس رستمی با برادرش محمد؛ برادر دوقلوی همسان بوده‌اند که یکی از آنان زنده‌ است و هنوز هم برادر شهیدش را شریک غصه‌ها و تنهایی خود می‌داند و حتی تأکید دارد که حضورش را احساس می‌کند، علاقه‌مند کسب اطلاعات بیشتر درباره آنان شدم.

کتاب «هنوز برادرم هست» یکی از تازه‌ترین آثار منتشر شده در انتشارات سوره مهر است که روایتگر خاطرات و زندگی شهید عباس رستمی از زبان برادر دوقلویش محمد رستمی است.

این کتاب را منصوره قنادیان نگارش کرده و حاصل پژوهش مشترک محمد و زینب رستمی است که با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه و به قیمت ۸۵ هزار تومان در بازار نشر در دسترس علاقمندان قرار دارد.

کتاب برشی از زندگی سراسر پرماجرا و پر شر و شور دو برادر دوقلو را به تصویر می‌کشد که یکی از آن‌ها به شهادت می‌رسد. راوی کتاب، برادر دوقلوی خود را از زاویه‌ای نو و جذاب برای مخاطب روایت می‌کند. این کتاب سعی دارد با زبانی ساده و شیوا، زندگی و دلتنگی‌های برادری را در فراق برادر دوقلوی خود به مخاطب نوجوان و جوان ارائه دهد. کتاب دارای تصویرهایی زنده و جذاب از شیطنت‌ها و اتفاقات هیجان‌انگیز از زندگی دو برادر است.

«هنوز برادرم هست» نمونه‌ای از کتب خاطره پژوهی خانوادگی و حاصل گفتگو با عباس رستمی است که به کمک اعضای خانواده، مکتوبات و اسناد و مدارک مرتبط با شهید گردآوری شده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم؛ «عباس بعد از شهادتش هم هوای من را داشت. در همه جا. هنوز هم حسش به من خیلی نزدیک است. هر وقت دلم می‌گیرد و دلتنگش می‌شوم، می‌آید پیشم و می‌بینمش. اگر مریض شوم می‌آید پیشم. اگر در زندگی مشکلی برایم پیش بیاید نفر اول پیدایش می‌شود. برایم دعا می‌کند. اگر سوالی در ذهنم باشد می‌آید و جوابش را می‌دهد. روزی که رفت بهش گفتم این رسم مردانگی نیست، ما با هم همه جا بودیم حالا رفیق نیمه راه شدی و زودتر رفتی. هر چند تو خریدار داشتی و من هنوز اندر خم یک کوچه‌ام. ولی او با معرفت بود و هست و من بعد از سال‌ها هنوز عباس را در درون خودم حس می‌کنم.»

انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha